جدول جو
جدول جو

معنی کش پیچان - جستجوی لغت در جدول جو

کش پیچان
کفش کن، سکو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ قِ)
نباتی است که بر درخت پیچد، گل آن سرخ باشد، و در عرف آن را عشق پیچه گویند. (غیاث اللغات). نباتی است بیاره دار، و در هندوستان بغایت شهرت دارد. (آنندراج). لبلاب. (ناظم الاطباء) :
صید نخچیر بیابان تا کند در دام زلف
شاخ آهو بر سرش چون عشق پیچان سبز شد.
حاذق (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(کُ / کِ گِ رِ تَ / تِ)
پیچانندۀ روی. گردانندۀ رخسار. روگردان. روی گردان:
گر بپیچم در کمند زلف تو
چون کمند از شرم رخ پیچان مشو.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از عشق پیچان
تصویر عشق پیچان
مهر ورزی دلبازی
فرهنگ لغت هوشیار
سکوی خانه که محل قرار دادن کفش است
فرهنگ گویش مازندرانی
جنگ دو حیوان نر شاخ دار
فرهنگ گویش مازندرانی
گربه ی نر
فرهنگ گویش مازندرانی